داره مدت طولانی ای میشه که شیرینی های زندگی یکی یکی محو میشن
تمام ساعتای بیداری میشن تحمل سردرد و اضطراب
فضای نفس کشیدن هر روز تنگ تر میشه
داره طولانی میشه....
پ.ن:از یه احمقی مث من که همه چیزو انقدر برای خودش پیچیده میکنه و به راحتی بقیه خیلی بیشتر از خودش اهمیت میده،این چیزا بعید نیست.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.