درد قلب را چه کنم؟
فاطمه قدرت گامهای حسین است.جوهر فریاد حسین است.حسین،علی اکبر را به یادواره فاطمه به میدان می فرستد.در شهادت برادر،فاطمه است که در قامت حسین می شکند.حسین تبلور فاطمه در عاشوراست.انّی لا اری الموت الا....یادگار فاطمه است بر قلب حسین.حسین فاطمه محض است و فاطمه،حسین محض و حسین بی فاطمه....
خدا کند تو بیایی
سید مهدی شجاعی
از دانشگاه تا ماه سرخ راه زیادی نیست.پیاده می روم.تقریبا شک ندارم در ماه سرخ یا هر جای دیگری نمیتوانم کوچکترین سر نخی از نگار پیدا کنم.دنبال او گشتن برای من بیشتر به این خاطر است تا خودم را راضی کنم دارم برای پیدا کردنش کاری میکنم؛تا خودم را راضی کنم دارم نهایت سعی ام را میکنم؛حتی اگر این سعی بیهوده باشد.در این لحظه ها این سعی بیهوده برای من بهترین کار است،معنادارترین کار ممکن است.بیشتر از این که امیدوار باشم بتوانم نگار را پیدا کنم منتظرم خودش پیدا شود.منتظرم ناگهان از پشت یکی از درخت ها یا از توی یکی از فروشگاه ها یا تاکسی ها یا اتوبوس ها بزند بیرون و بگوید:((منم،نگار.برگشتم.))منتظرم تلفن زنگ بزند و صدای نگار را از آن طرف خط بشنوم...
چرا بعضی ها تو دنیای مجازی غیرقابل شناختن اند؟اصلا با رفتاری روزمرت جور در نمیاد برادر من !
پ.ن. اولین باره که کاراش به من ربط نداره
اندکی ثبات در شخصیت برادر دینی!
پ.ن.1:خدایا این رفیق ما رو شفا بده که یه وقت نکنه محرم امسال تموم شه و درکش نکنه...
پ.ن.2:بدبخت اونیه که هیچ دوستی نداره و بدبخت تر کسیه که دوستاشو از دست بده
مرگ انگار بازی شطرنج است و تو مهره ای هستی که باید با دقت و احتیاط گام برداری.باید چنان با احتیاط حرکت کنی تا مبادا پا در خانه هایی بگذاری که در تیررس اسبی یا فیلی یا وزیری هستند.کافی است یک بار اشتباه کنی و بروی جایی که در مسیر مهره ی حریف باشی.این اشتباه آخرین اشتباهی است که کسی میتواند مرتکب شود.
مصطفی مستور