تا چیزی ازتون گرفته نشده قدرشو بدونین!

از این طبیعت فراموشکار انسان متنفرم.چرا همیشه خدا باید با یک اتفاق ما رو تکون بده تا بفهمیم باید از نعمتاش درست استفاده کنیم و شکرش کنیم؟بالاخره یک بار،دو بار،صد بار!بازم خودشو شکر که انقدر مهربونه که هیچ وقت ولمون نمیکنه.الانم که دارم اینو مینویسم کلی احساساتی شدم.ممکنه بازم وقتی که امیررضا از کما بیدار شد یادم بره ولی مینویسم که بعدا ببینمش و برام یادآوری شه.


پ.ن.زود بیدار شو داداش...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sina

نفسم داره بند میاد...

بزرگ خاندان،زود تنهام گذاشتی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sina

ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sina

هجده

امروز روز عجیبیه،یا حداقل من فکر می‌کردم باید عجیب باشه....

در هر صورت یه سال دیگه گذشت...

و کاش با گذشت هر سال واقعا یک سال بزرگتر شوم...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sina

با یک باغ که عاشق غنچه‌هاست،چه جوری میخوای از زمستون بگی؟....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sina

مثلا تو فاز بعد کنکورم....

این اسباب‌کشی عجب کار مزخرفیه.....

😕

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
sina

تموم شد

ولی احساس خاصی که دارم پوچیه.....

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
sina

مرام و معرفت رفیقامو برم.خدایا شکر.....


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
sina

مطلوب ما...

شاید هنوز بزرگی و ارزش این کلمه رو درک نکرده باشم ولی بازم دوست حداقل خودمو خواهانش نشون بدم.

.    اللهم ارزقنا شهادة

بالاخره ما هم دوست داریم بین دستای اماممون جون بدیم،ما هم دوست داریم سر به دامن سیدالشهدا بذاریم،بار گناهمون خیلی سنگینه درست،ولی امید داریم خدا دستمونو بگیره.....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
sina

دوباره اومدم...

خدایا بازم شب قدر شد و من یادت افتادم .خیلی نامردم،خودمم میدونم،چون میدونم همش برمیگردم به در خونت چون از تو کریم تر سراغ ندارم.هل یرجع العبد الآبق الا الی مولاه؟

ربنا تعاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
sina